'گردشگری

آموزش های اخلاقی

مشخصات خودروهای ایرانی و خارجی
گالری عکس

آموزش های اخلاقی

داستان شایعه

مجموعه : داستان جالب
داستان شایعه

داستان جالبی در مورد شایعه…

 

زنی در مورد همسایه اش شایعات زیادی ساخت و شروع به پراکندن آن کرد. بعد از مدت کمی همه اطرافیان آن همسایه از آن شایعات باخبر شدند. شخصی که برایش شایعه ساخته بود به شدت از این کار صدمه دید و دچار مشکلات زیادی شد. بعدها وقتی که آن زن متوجه شد که آن شایعاتی که ساخته همه دروغ بوده و وضعیت همسایه اش را دید از کار خود پشیمان شد و سراغ مرد حکیمی رفت تا از او کمک بگیرید بلکه بتواند این کار خود را جبران کند.

 

حکیم به او گفت: «به بازار برو و یک مرغ بخر آن را بکش و پرهایش را در مسیر جاده ای نزدیک محل زندگی خود دانه به دانه پخش کن.» آن زن از این راه حل متعجب شد ولی این کار را کرد.

داستان شایعه

 

فردای آن روز حکیم به او گفت حالا برو و آن پرها را برای من بیاور آن زن رفت ولی 4 تا پر بیشتر پیدا نکرد. مرد حکیم در جواب تعجب زن گفت انداختن آن پرها ساده بود ولی جمع کردن آنها به همین سادگی نیست همانند آن شایعه هایی که ساختی که به سادگی انجام شد ولی جبران کامل آن غیر ممکن است. پس بهتر است از شایعه سازی دست برداری.

 

داستان زیبای عشق و ديوانگي

داستان جالب زن باهوش و قورباقه

داستان درخت بخشنده و مهربان

داستان طنز لیلی و مجنون

داستان تخت مرگ

برچسب‌ها:

داستان جالب

بیشتر بخوانید
داستان جالب گوسفند صدقه ای گوسفند صدقه ای   در ادامه با حکايت جالب گوسفند صدقه اي همراه می شویم و تالاب را دنبال نمایید .   مردی داشت گوسفندی را از کامیون پایین می‌آورد تا آنرا برای روز عید ...

تفریحی و سرگرمی

جدیدترین مطالب سایت

دختران خیابانی و فراری در تهران 12 شب به بعد  (عکس)
مشاهده بیشتر