جملات طلایی از کتاب ضیافت افلاطون

مجموعه : سخنان بزرگان
جملات طلایی از کتاب ضیافت افلاطون

هر کتابی ارزش خواندن دارد کتابخوانی یک از لطف هاي‌ بزرگی اسـت کـه انسان می‌تواند در حق خود کند ودر واقع کتاب بهترین همدم و دوست می‌تواند باشد، می‌توانید با خصوصیات فردی خود کتاب هاي‌ مورد علاقه ي خود استفاده کنید. کتابخوانی بهترین اعتیاد دنیاست کـه اگر بهش پیدا کنید بسیار زیبا و کمک بـه زندگی حقیقی و فردی شـما می کند، تیم تالاب دراین مطلب قصد دارد از کتاب ضیافت افلاطون کـه یک کتاب بی نظیری اسـت کمی از جملات نابش برایتان بگوید تمامی این جملات را میتوان با ارزش طلا مقایسه کرد ودر زندگی خود نهایت استفاده را ببرید.

 

جملات طلایی از کتاب ضیافت افلاطون

ضیافت چه نوع کتابی است؟

ضیافت یکی از مهمترین کتاب‌هاي‌ فلسفی تاریخ اسـت کـه در بحث زیباشناسی و عشق، حرف‌هاي‌ زیادی برای گفتن دارد. ما نیز امروز در سایت ادبی و هنری روزانه قصد داریم بریده هایي از این کتاب بسیار مهم را برای شـما دوستان قرار دهیم. در ادامه متن همراه ما باشید.موضوع این گفتگو اروس یا عشق اسـت و این اثر مهم ترین اثر افلاطون در زمینه عشق اسـت.

 

اثر دیگر افلاطون درباره عشق کـه با ضیافت هم در پیوند اسـت فایدروس اسـت.همچنین این رساله پیوندهایی هم با رساله فایدون دارد. ترجمه تحت‌اللفظی سمپوزیوم «بـه یونانی: سیمپوسیون» «هم‌نوشی، هم‌گساری، هم‌پیالگی» اسـت.این گفتگو از گفتگوهای سقراطی افلاطون می باشد کـه در ان‌ها سقراط چهره اول ان اسـت. این رساله روایتی اسـت کـه در بخشی از ان خواننده شاهد گفتگوی بازیگران ان با یک دیگر اسـت.

 


مطلب مرتبط: بخوانید : بزرگان در مورد زنان چه میگویند ؟


 

کمی از کتاب ضیافت افلاطون بخوانید:

اگر این کتاب را نخواندید حتماً در نوبت اولیه ي خود قرار دهید و این کتاب را بدست آوردید و حتماً در نخستین فرصت بخوانید و لذت ببرید،سمپوسیومی بـه میزبانی آگاتون، شاعر شهیر یونان باستان برگزار می شود. حاضرین جلسه عبارتند از سقراط، آریستوفان، اروکسیماخوس، پاوسانیاس، فایدروس و اریستودموس.

 

ان‌ها در ان میهمانی تصمیم می گیرند کـه برخلاف رسوم رایج کمتر بنوشند تا بتوانند بیشتر صحبت کنند. سپس شروع بـه سخنرانی درباره مفهوم عشق می کنند و هرکس نظر خودرا درباره این معنا بیان می کند.یکی از مهمترین نظراتی کـه درکتاب ضیافت افلاطون درباره عشق بیان می شود، نظر آریستوفان درباره عشق اسـت.

 

ضیافت چه نوع کتابی است؟

آریستوفان نویسنده و نمایشنامه‌نویس یونان باستان اسـت کـه دراین میهمانی ایده آندروگونوس یا همان انسان نرماده را مطرح میکند.اگر با این ایده آشنا نیستید، حتماً مفهوم نیمه گم شده را شنیده‌اید و بارها از ان استفاده کرده اید. نیمه گم‌شده همان چیزی اسـت کـه از دل نظریه آندروگونوس آریستوفان برآمده اسـت.

 

داستان از این قرار اسـت کـه بـه‌نظر آریستوفان انسان‌ها از بدو خلقت نرماده بوده‌اند و هم نرینگی و هم مادگی رابا هم داشته‌اند. این ویژگی کـه بـه انسان قدرتی عظیم می‌بخشید مورد حسادت زئوس قرار میگیرد و انسان را بـه دو بخش نر و ماده تقسیم میکند

 

از همان روز اسـت کـه همه ی انسان‌ها بـه دنبال نیمه گم شده تکمیل کننده خودشان هستند.البته ایده‌هاي‌ دیگری هم درباره عشق مطرح شد کـه در راس ان‌ها ایده سقراط بود. درواقع ایده سقراط از عشق همان نظری اسـت کـه افلاطون از این مفهوم دارد ودر ابتدا درباره ان با شـما صحبت کردم.

 

کمی از کتاب ضیافت افلاطون بخوانید:

نویسنده ی کتاب ضیافت افلاطون چه کسی است؟

واقعا باید نویسنده ي این کتاب فردی باهوش و باسواد و باروحیه لطیفه احساسی و عاشقانه اي باشد چون تمام خط بـه خط این کتاب پر از حس زیبایی و درس اسـت ،حتی اگر هیچ آشنایی خاصی با فلسفه نداشته باشید، حتماً سقراط، افلاطون و ارسطو را می‌شناسید. این سه ضلع مشهور و مشهور مثلث فلسفه یونان باستان بـه‌نوعی اجداد فلسفه غرب محسوب می شوند.

 

افلاطون با نام اصلی آریستوکلس در ۴۲۷ پیش از میلاد در یونان متولد شد. او این شانس را داشت کـه شاگر سقراط باشد و از او فلسفه و اندیشیدن را یاد بگیرد.افلاطون نخستین فیلسوف غرب اسـت کـه از او آثار مکتوبی بـه دست ما رسیده اسـت. او آن قدر در آثار خود از استادش، سقراط صحبت می کند کـه درواقع هرآنچه ما از سقراط و ایده‌هایش می دانیم، بـه خاطر وجود افلاطون اسـت.

 

تاجایی کـه بسیاری از فلاسفه معتقدند فیلسوفی بـه نام سقراط وجود خارجی نداشته اسـت و همه ی ان ساخته و پرداخته ذهن افلاطون اسـت.از افلاطون آثار مهم دیگری هم بـه جا مانده اسـت کـه عبارتند از: جمهور، لاخس، فدروس و ایون. این فیلسوف یونانی در ۳۴۷ پیش میلاد در آتن درگذشت.

 

نویسنده ی کتاب ضیافت افلاطون چه کسی است؟

جملات طلایی کتاب اضیافت

آنگاه ادامه داد و گفت کـه: عشق نه زیباست و نه نیکو.

از او پرسیدم کـه تو اي دیوتیما،

آیا گمان میکنی کـه عشق بدی و زشتی اسـت؟

گفت: خاموش. مگر لازم اسـت انچه زیبا نیست، زشت باشد؟

مگر نمی داني کـه میان دانایی و نادانی فاصله‌يي وجوددارد؟

من گفتم ان فاصله کدام اسـت؟

گفت: باور درستی کـه نتواند منطق خودرا اثبات کند،

دانایی نیست، امّا چون شناخت بـه حقیقت اسـت،

نادانی هم نمی‌باشد و این فاصله‌ي میان دانایی و نادانی اسـت.

 

***

 

عشق عبارت اسـت از اشتیاقِ بدست آوردنِ خوبی برای همیشه.

 

***

 

بـه سعادت کسی جز پس از مرگ نمی توان حکم کرد.

من تو را از خوشبخت‌ها نشمردم.

برای این‌که نمیدانم در آینده بـه سرت چه می آید

 

***

 

هنوز نوع بشر معنیِ توانایی و قدرت عشق را ندانسته،

اگر میدانست سراسر زمین را «پرستشگاه عشق» می‌ساخت،

تا با شکوه‌ترین شعائر و مراسم، هدیه‌هاي‌ خویش را تقدیم و تقدیس نامش گرداند.

و قربانی‌ها نیازش سازد.

زیرا وی از سزاوارترین خدایان اسـت کـه باید پرستیده شود و نشده.

 

***

 

کسی خواهان چیزی اسـت کـه ان را ندارد.

اگر داشته باشد، خواستن و طلب کردن ان معنی و مفهومی ندارد.

 

***

 

عشق در وجود هر انسانی متولد می شود.

او نیمه هاي‌ دیگر ذات مان را فرا می‌خواند؛

سعی می کند از دو نفر،

یک نفر بسازد و زخم هاي‌ ذات انسان را التیام بخشد

 

***

 

این شر نادانی اسـت کـه کسی کـه نه خوب اسـت و نه خردمند،

با این وجود از خود راضی اسـت! او هیچ تمایلی ندارد،

زیرا خواستنی را احساس نمی‌کند

 

***

 

اگر از زنان انتظار میرود همان کارهایی را انجام دهند

کـه مردان انجام می‌دهند،

باید همان کارهایی را بـه ان ها آموزش دهیم

کـه بـه مردان آموزش می‌دهیم

 

***

 

و ترتیب درست رفتن،

یا هدایت شدن توسط دیگری بـه سوی عشق،

باید از زیبایی هاي‌ زمین آغاز شود

 

***

 

هارمونی یک سمفونی اسـت،

و سمفونی یک توافق اسـت.

اما توافقی میان مخالفان کـه اگر موافق نباشند،

نمی‌توانند آنجا باشند.

تو هیچوقت نمی‌توانی مخالفان را بـه هارمونی دعوت کنی

 

***

 

نوشته های بی نظیر ضیافت افلاطون

جملات طلایی کتاب اضیافت

روح خلاق،

بـه جای آفرینش فرزند،

مفاهیمی از خرد و فضیلت را می آفریند

 

***

 

سقراط نشست و گفت:

«چقدر عالی بود آگاتون،

اگر وقتی یک دیگر را لمس می‌کردیم،

خرد از فرد کامل تر می توانست بـه دیگری منتقل شود؛

درست مانند آب، کـه میتواند از فنجانی پر، بـه فنجانی خالی تر جریان یابد

 

***

 

در جهان یگانه مایه نیکبختی انسان محبت اسـت. 

 

***

نیرومند ترین مردم کسی اسـت کـه بر خشم خود غلبه کند. 

 

***

 

زینت انسان بـه سه چیز اسـت علم ،محبت ،آزادی.

 

***

 

عوام ثروتمندان را ارجمند می‌دانند و خواص دانشمندان را. 

 

***

بـه عقیده من تنها موضوعی کـه شایسته اسـت

مغز انسان را نگران بدارد آینده فرزندان اوست

و اندیشه این موضوع کـه چه کار کند

تا فرزندان او خوشبخت شوند ؟

 

***

 

کسی کـه در ایام موفقیت و خوشی تو را ثنا گوید با آنچه در تو نیست ؛

البته در روز ناسازی و اقتراق هم از دروغ و بهتان در حق تو دریغ نخواهد کرد.

 

***

سزاوار اسـت مرد عاقل هنگام تناول لذائذ یاد اورد تلخی دوا را و زیاد نخورد.

 

***

 

آنان کـه می‌خواهند خوب زندگی کنند باید بـه حقیقت نزدیک بشوند

زیرا پس از نیل بـه مقام حقیقت یابی اسـت

کـه دست از غم و اندوه دنیا دست بر می دارند. 

 

***

 

دورغگو از دروغگوی دیگر در حذر اسـت 

 

***

 

جملات با ارزش از افلاطون

نوشته های بی نظیر ضیافت افلاطون

با دوست طوری رفتار کن کـه بـه حاکم محتاج نشوی

وبا دشمن طوری معامله نما کـه اگر کار

بـه محاکمه کشید ظفر تو را باشد.

 

***

 

از نزدیکی بـه کسی کـه قادر

بـه حفظ اسرار و رموز خود نیست پرهیز نما. 

 

***

 

رقت بـه سه کس واجب اسـت :

۱-عاقلی کـه حکم جاهلی بر او روان باشد .

۲-قویی کـه گرفتار ضعیفی گردد.

۳-کریمی کـه محتاج لئیمی باشد

 

***

بی صبری انسان را از هیچ رنجی نمی رهاند،

بلکه درد جدیدی برای از پا درآوردن شخص بوجود می آورد.

 

***

 

از خدا چیزی مخواه کـه نفعِ ان منقطع «مقطعی» بـُود،

و یقین داشته باش کـه همه ی ي مواهب از حضرت اوست،

و از او نعمت هاي‌ باقی «نعمتهایی کـه مثل انرژی پایستگی دارند!»؛

و فوایدی کـه از تو مفارقت«جدایی» نتواند کرد، التماس کن.

 

***

معبود خویش را بشناس و حقِ وی را نگه دار.

 

***

 

همیشه با آموزش دادن و آموزش گرفتن باش،

و توجه بر طلب علم را مقدم دار.

 

***

 

اهلِ علم را بـه کثرت علم امتحان مکن،

بلکه اعتبار حال ایشان بـه دوری از شر و فساد کن.

 

***

همیشه بیدار باش کـه شرور را اسباب بسیار اسـت

 

***

 

بر آسایش و خواب اقدام مکن،

مگر بعد از آنکه ارزیابی ي نفس

در سه چیز را بـه تقدیم رسانیده باشی:

اول آنکه تأمل کنی تا در ان روز هیچ خطا از تو واقع شده اسـت یا نه

دوم آنکه تأمل کنی تا هیچ خیر اکتساب کرده اي یا نه

سوم آنکه کوتاهی کرده اي در عمل بـه ندای درونت یا نه.

 

***

یاد کن کـه چه بوده اي در اصل،و چه خواهی شد بعد از مرگ،

و هیچ کس را ایذا رنجور مکن

،کـه کارهای عالم در دسترسِ تغیر و زوال اسـت

 

***

 


مطلب مرتبط: ابونصر فارابی معروف به معلم ثانی چه کسی بود؟


 

جملات ناب از کتاب ضیافت از افلاطون

نوشته های با ارزش از افلاطون

بدبخت ان کس بُوَد کـه از تذکر ِ عاقبت غافل بُود

و از لغزش باز نایستد.

 

***

سرمایه ي خودرا از چیزهایی کـه از ذات تو خارج بُود مساز.

 

***

در فعل خیر با مستحقان، انتظار ِ سؤال مدار ؛

بلکه پیش از التماس افتتاح مکن

«منتظر نه ایست تا رنجوری از تو گدایی کند تا بعدش تو بـه او کمک کنی ؛

قبل از این‌که التماس کند، شروع بـه کمک کن»

 

***

 

روزگاری ؛ شأن و مقام تو پایین آمد ؛

ناامید مشو .

آفتاب هرروز هنگام غروب پایین می‌رود

تا بامداد روز دیگر بالا بیاید .

 

***

 

بـه کودک یاد ندهید کـه با زور و سختی بیاموزد.

در عوض، ان ها را از طریق آنچه برای ذهنشان سرگرم کننده اسـت هدایت کنید،

تا بتوانید بادقت بیشتری نبوغ وی را کشف کنید

 

***

 

تعالی، هدیه نیست،

بلکه مهارتی اسـت کـه نیاز بـه تمرین دارد.

ما با «تعالی» بـه درستی عمل نمیرسیم؛

بلکه با «درستی» عمل بـه تعالی میرسیم

 

***

 

موسیقی، یک قانون اخلاقی اسـت.

موسیقی روح را بـه دست کائنات می سپارد،

بـه ذهن بال می‌دهد، بـه تخیل پرواز،

و بـه زندگی و همه ی چیز،

جذابیت و خوشی می بخشد

 

***

 

هر قلب، آهنگی می‌خواند اما ناقص

تا زمانی کـه قلب دیگری پیدا شود

و نیمه دیگر ان را زمزمه کند.

ان ها کـه در طلب خواندن اند،

همیشه آهنگی خواهند یافت.

با لمس عاشق، همه ی شعر می شوند

 

***

 

اي کاش راهی وجود داشت

تا یک شهر یا ارتشی از عاشقان و پسران عاشق ایجاد می شد.

ان ها بهترین سیستم ممکن برای جامعه هستند؛

چرا کـه از هر چیز شرم آوری دوری می جویند ودر هر چیز، بـه دنبال افتخارند

 

***

 

عشق، صرفا نامی اسـت

برای میل بـه کل، و جستجوی ان

 

***

 

وقتی یک شخص با نیمه دیگر خود ملاقات می کند،

جهت گیری او هر چه کـه باشد، چه جوان باشد،

چه نباشد، اتفاق فوق العاده اي رخ می‌دهد:

ان دو با عشق، با اشتیاق و با احساس تعلق بـه یک دیگر برخورد می کنند

و نمی‌خواهند حتی برای یک لحظه از یک دیگر دور بمانند

 

***

 


مطلب مرتبط: دیدگاه فیلسوفان در مورد جن


 

جملات کوتاه و با ارزش افلاطون

جملات ناب از کتاب ضیافت از افلاطون

هنگامی کـه آدمی بـه زیبایی می نگرد،

ان هم بـه تنها شیوه اي کـه میتوان زیبایی را دید،

ان وقت اسـت کـه می‌تواند فضیلت واقعی، و نه تصویر فضیلت را متولد کند.

عشق پروردگار، متعلق بـه هر شخصی اسـت کـه فضیلت واقعی داشته،

و ان را تغذیه می کند و اگر انسانی بتواند جاودانه شود،

بدون شک انسان با فضیلت اسـت

 

***

 

عشق مبتذل بدنی، کـه بال و پرش رابا پژمردن شکوفه هاي‌ جوانی از دست می‌دهد،

بسیار ننگین اسـت.

عشق و علاقه بـه قدرت و ثروت نیز چنین اسـت.

اما عشق بـه ذهنی نجیب و شریف، عشقی ماندگار اسـت

 

***

 

سه طبقه مختلف از انسانها وجوددارد:

عاشقان خرد، عاشقان افتخار، و عاشقن منفعت

 

***

شخص نادان هم بـه تحصیل دانش نمی پردازد

زیرا خودرا دانا می‌شمارد و بدبختی افراد نادان در همین اسـت

 

***

 

هر کس در دنیا بزرگ و نامی میشود درباره‌ي او افسانه می‌سازند.

 

***

 

مفهوم و معنی عشق بـه طور کلّي عبارت اسـت از:

هرگونه تلاش و کوشش برای رسیدن بـه خوبی و خوشبختی و این بالاترین هدف و غایت هر کس اسـت،

اما کسانی کـه از راه‌هاي‌ دیگر بـه سوی این هدف گام برمی‌دارند،

عاشق خوانده نمی شوند،

خواه از راه اندوختن مال و ثروت باشد و خواه ورزش و یا کسب حکمت و معرفت.

تنها بـه کسی عاشق می گوییم

کـه از یک راه بـه‌خصوص برود و فقط این عده عاشق نامیده میشوند.

 

***

 

تا سرانجامِ کسی را ندانی نمیتوان حکم کرد کـه خوشبخت اسـت یا نیست.

 

***

 

جملات کوتاه و بلند با ارزش  افلاطون 

نوشته های با ارزش افلاطون

و در پایان

سعی کنید در وقت هاي‌ بیکاری خود از شعر خوانی و کتابخوانی استفاده کنید کـه گذر عمر خیلی زود می گذرد و وقت با ارزش خودرا بـه بطالت هدر ندهید و شروع کنید حتماً بـه کتابخوانی و رمان و شعرهایی کـه با خواندن انها میتوانید لذت ببرید. این مطلب بـه کمک تیم تالاب در مورد کتاب ضیافت افلاطون بزرگ بود نویسنده ي فلسفی کـه تمامی جملات کتابش پر از مفهوم با ارزش زندگی بوده اسـت  و مفهوم ان خیلی پیچیده نیست کـه نتوان فهمید،اگر توانستید حتماً این کتاب را در فهرست خواندن خود قرار دهید تا متوجه ي صحبت هاي‌ من شوید و لذت ببرید موفق و سلامت باشید.

جدیدترین مطالب سایت