درونگرایی یک ویژگی شخصیتی اسـت کـه مشخصه ان تمرکز کردن روی احساسات درونی اسـت و نه منابع محرک خارجی. افراد درونگرا و برونگرا اغلب بـه عنوان دو قطب متضاد طیف تلقی می شوند، اما حقیقت این اسـت کـه اکثر مردم جایی در وسط این طیف قرار میگیرند. ما دراین قسمت از مجله تفریحی تالاب برای شـما همراهان عزیز مقاله اي در مورد درونگرایی را منتشر کرده ایم.
در مدل یونگ، درونگرایی و برونگرایی یه ویژگی دوگانه یا دوقطبی«Dichotomy» محسوب میشه؛ بـه این معنی کـه شـما یا درونگرا هستید یا برونگرا. و اینچنین تعریف میشه:
کارل یونگ درونگرایی رو اینطور معنی میکنه کـه: توجه، علایق و دغدغههاي فرد، بـه احساسات، افکار و دنیای درونیش معطوف میشه. میزان دوپامین در ذهن درونگراها بالاست و نیاز بـه تحریک محیطی برای ترشح دوپامین ندارن. پس فردی کـه غالبا با احساسات درونی خودش درگیره و مشغولیت بیشتری با خود، افکار و احساساتش داره؛ یک درونگرا حساب میشه. دستکم یکسوم افرادی کـه میشناسید، درونگرا هستند.
درونگرا و برونگرایی یک طیفه کـه عوامل زیادی در طول زندگی می تونه شـما رو بـه سمتهاي مختلف این طیف بکشونه: نوع تغذیه، ژنتیک، سرشت شـما، تعاملات محیطی، همه ی و همه ی تاثیر گذاره! هم درونگرا و هم برونگراها و دوگراها کـه تحقیقات جدید میانگرا نامیده میشن؛ همه ی و همه ی واسه جامعه مفیدند.
مطالب مشابه: درونگرا یا برونگرا هستید؟
برخلاف تصور بسیاری از افراد، درونگرا بودن بـه معنای وجود یک اختلال شخصیتی، اضطرابی، کم رو یا خجالتی بودن نیست. بی شک معنی، مفهوم و نشانه هاي موارد نامبرده با تیپ شخصیتی درونگرا کاملا متفاوت هستند.
براساس تحقیقات انجام شده، محققین تخمین زده اند کـه 25 تا 40 درصد از کل جمعیت را درونگراها تشکیل می دهند. بهتر اسـت بدانیم هر فردی درجه اي از درونگرا یا برونگرا بودن را دارد ولی در نهایت بـه سمت یکی از این دو تیپ شخصیتی متمایل می شود.
این افراد بـه هیچ وجه خجالتی، کم رو، منزوی، افسرده و موارد این چنینی نیستند. از شرکت در مهمانی هاي شلوغ، سخنرانی، کنفرانس و غیره نمیترسند، بلکه بعد از شرکت دراین محافل بـه یک بازیابی انرژی اساسی نیاز دارند.
افراد درونگرا می توانند مانند سایر مردم در حوزه تحصیل، شغل و زندگی شخصی موفق باشند و شادکامی هاي بسیار زیادی را تجربه کنند. بنابر این همیشه و همه ی جا این نکته را درنظر بگیریم کـه درونگرا بودن مشکل و اختلال نیست، بلکه یک تیپ شخصیتی اسـت.
این اشخاص دارای ویژگی هاي رفتاری و عملکردی مختلفی هستند کـه آشنایی با ان ها میتواند موجب درک کردن بیشتر و بهتر ان ها شود. متاسفانه کم نیستند تعداد افرادی کـه از ویژگی هاي این تیپ شخصیتی مطلع نبوده و بـه همین علت با اشخاص درونگرا بـه مشکل بر میخورند. بـه همین علت در ادامه این پست بـه چند مورد از ویژگی هاي ان ها اشاره میکنیم:
همانگونه کـه گفتیم کسانی کـه این تیپ شخصیتی را دارند در مهمانی هاي شلوغ و محافل گسترده شرکت میکنند ولی بعد از ان بـه یک بازیابی انرژی و رفع خستگی اساسی و طولانی نیاز دارند. باید با خودشان تنها باشند، بـه انجام کارهایشان بپردازند، فکر کنند و هر کاری کـه دوست دارند را انجام دهند. بـه همین علت نباید بعد از شرکت دریک محفل شلوغ انتظار معاشرت هاي دیگری را از ان ها داشته باشید.
اگر با یک شخص درونگرا ارتباط نزدیک داشته باشید حتماً تا هم اکنون متوجه شده اید کـه این اشخاص برای خودشان بـه اندازه کافی وقت صرف میکنند. تنهایی فیلم میبینند، مطالعه میکنند، در مورد موضوعات مختلف فکر میکنند و بـه تنهایی خود اهمیت می دهند.
این موضوع بـه معنای افسرده بودن ان ها نیست، بلکه افراد درونگرا برای بازیابی انرژی، رسیدن بـه آرامش، افزایش تمرکز و بـه طور کلی لذت بردن از زندگی بـه تنها بودن و صرف وقت برای خودشان نیاز دارند.
یکیدیگر از ویژگی هاي بارز افراد درونگر، بالاتر بودن عملکرد فردی ان ها نسبت بـه کار تیمی اسـت. این اشخاص از دیگران فرار نمیکنند ولی چون در تنهایی بهتر فکر کرده و راهکارهای اصولی را پیدا میکنند، عملکرد فردی بهتری دارند. چون توضیح دادن، گزارش نوشتن و موارد این چنینی را دوست ندارند یا بـه عبارت دیگر بـه انجام این کارها عادت ندارند، سعی میکنند کارهای خودرا بـه صورت فردی انجام دهند.
کسانی کـه تیپ شخصیتی نامبرده را دارند، منزوی و گوشه نشین نیستند کـه بـه انجام هیچ فعالیت شغلی علاقه نداشته باشند، بلکه موفقیت هاي مهمی نیز در حوزه کاری خود کسب میکنند. نکته مهمی کـه دراین مورد وجوددارد محتاط عمل کردن افراد درونگرا برای انتخاب شغل اسـت.
چون تمایلی بـه انجام کار تیمی یا سخنرانی کردن ندارند، بنابر این بـه دنبال پیدا کردن کارهای فردی هستند. تمایل دارند بـه جایگاه شغلی برسند کـه هرروز نیازی بـه گزارش دادن و توضیح نداشته باشند. کارهای خودشان را بـه موقع انجام داده و وابستگی بـه دیگران نداشته باشند.
اگر بـه محدوده روابط دوستانه افراد درونگرا دقت کنید، متوجه میشوید کـه ان ها دوستان زیادی ندارند. در عوض همان تعداد روابط محدودی کـه دارند بسیار باکیفیت هستند. بـه دوستان خود نزدیک هستند و روابط بسیار صمیمی دارند.
این اشخاص تمایل دارند بـه جای معاشرت با تعداد بسیار زیادی از مردم، با عده اي خاص در ارتباط باشند ولی بتوانند در مورد هر چیزی با ان ها صحبت کنند. برای یادگیری تکنیک هاي ثروت سازی با کلام، آداب معاشرت و شخصیت شناسی میتوانید در دوره هاي آموزشی مریم مبارکی شرکت کنید.
کسانی کـه تیپ شخصیتی درونگرا دارند بـه فکر کردن بیشتر علاقه مند هستند تا حرف زدن. قبل از انجام هر کاری بـه اندازه کافی فکر میکنند و یک تصمیم درست میگیرند. در مورد موضوعات مختلف زندگی فکر کرده و هیچ کاری را بدون تفکر و بررسی انجام نمیدهند. ان ها وسواس فکری و اختلالات اضطرابی ندارند تا با فکر کردن بـه آرامش برسند، بلکه تفکر یکی از ویژگی هاي شخصیتی ان هاست.
بی شک اکثر مردم تمایل دارند در مقابل دیگران، حرف بزنند و ان ها شنونده خوبی برایشان باشند. این در حالی اسـت کـه افراد درونگرا دوست دارند بـه جای حرف زدن، بیشتر شنونده باشند و بـه اطراف خود دقت کنند. این اشخاص همزمان کـه صحبت هاي دیگران را میشنوند، بـه زبان بدن، حرکات و حتی لحن صدای دیگران هم توجه میکنند. بـه همین علت مفهوم حرف ها و احساسات دیگران را بهتر درک میکنند.
اگر قرار باشد نکته مهمی از جانب افراد درونگرا بـه شخص خاصی منتقل شود ان ها ترجیح می دهند از نوشتن بـه جای حرف زدن استفاده کنند. خوشبختانه پیشرفت تکنولوژی بـه این اشخاص کمک مهمی کرده اسـت. ان ها می توانند با ارسال یک پیامک، ایمیل و یا گفتگو در پیام رسان هاي اینترنتی، پیام مهم خودرا بـه دیگران برسانند. از این طریق راحت و بدون حاشیه، صحبت هاي خودرا بیان کرده و دیگران را از هدف خود مطلع میکنند.
برای این کـه بدانید چرا برخی افراد درون گرا هستند و برخی افراد برون گرا ؛ مهم اسـت کـه نقشی را کـه فیزیولوژی بدن شـما بازی می کند درک کنید. نحوه پاسخ بدن شـما بـه محیط بیرون نقش تعیین کننده اي در تعیین سطح برونگرایی و درون گرایی شـما دارد.
در سطح فیزیولوژیکی ؛ شبکه اي از سلول هاي عصبی واقع در ساقه مغز موسوم بـه سیستم فعال کننده مشبک «RAS» وظیفه تنظیم سطوح برانگیختگی «تحریک شدن» ؛ از جمله هشیاری و همچنین عبور از بین مراحل خواب و بیداری را بر عهده دارد.
RAS همچنین در نظارت میزان دریافت اطلاعات در هنگام بیدار شدن نقش دارد. درصورت مواجهه با تهدیدات احتمالی در محیط ؛ RAS سطح برانگیختگی شـما را افزایش می دهد تا شـما هوشیار و آماده برای مقابله با این خطر باشید. هر فرد از نظر سطح برانگیختگی دارای یک نقطه ي تنظیمی پایه اسـت «set point».
برخی از افراد بـه طور طبیعی دارای یک نقطه تنظیم بسیار بالاتر هستند ؛ در حالی کـه برخی دیگر دارای یک نقطه تنظیم خیلی پایین تر هستند. روان شناس Hans Eysenck اظهار داشت كه این سطوح برانگیخته را می توان بـه عنوان یك زنجیره پیوسته تصور كرد. براساس تئوری برانگیختگی برونگرایی وی:
طبق نظریه Eysenck ؛ درونگرا ها افرادی هستند كه بـه طور طبیعی سطوح بالایی از برانگیختگی دارند. از آنجا کـه درونگرا ها تمایل دارند سطح برانگیختگی بالایی را بـه طور مداوم تجربه کنند، آن ها بـه دنبال فعالیتها و محیطهایی هستند کـه بتوانند از برانگیختگی بیش از حد فرار کنند.
بـه دلیل سطح تحریک طبیعی بالا ؛ انها هوشیار تر هستند و اطلاعات بیشتری از محیط دریافت میکنند. فرار کردن بـه جایی برای تنها بودن و برای شارژ مجدد ؛ بـه انها فرصت می دهد تا انچه را کـه یاد گرفته اند پردازش و درباره ي ان تأمل کنند.
مطالب مشابه: آشنایی با مشکلات زندگی افراد برونگرا و درونگرا
بیایید نگاهی بـه تصورات غلط راجع بـه درونگرایی بیندازیم:
نخستین تصور غلطی کـه در مورد درونگراها وجوددارد این اسـت کـه درونگرایی و خجالتی بودن یکی و هم معنی دانسته می شوند؛ اما این دو کاملاً با یک دیگر متفاوتاند. درونگرایی بـه نوع واکنش افراد بـه محرکهاي مختلف و ترجیحات متفاوت انها اشاره دارد. اما خجالت چیست؟ خجالتی بودن بـه معنی ترس از قضاوت منفی دیگران اسـت.
در واقع یک فرد درونگرا تنهایی را ترجیح می دهد چرا کـه اینگونه راحتتر اسد و لذت میبرد ولی یک فرد خجالتی تنهایی را بـه این دلیل انتخاب میکند کـه از واکنش و محاسبه دیگران ترس دارد. در واقع ما باید بدانیم کـه درونگراها از ترس و اضطراب بـهتنهایی پناه می برند بلکه در تنهایی لذتهاي بیشتری را می توانند تجربه کند.
دومین تصور غلط این اسـت کـه درونگراها طبق معمولً افرادی با اضطراب و ترس اجتماعی معرفی میشوند؛ اما این کـه یک فرد ترجیح می دهد کـه وقتش را بیشتر تنها بگذراند و از تنهایی لذت میبرد اصلاً بـه این معنی نیست کـه ان فرد مهارتهاي اجتماعی کافی برای برقراری ارتباط را ندارد. این نوع استدلال مثل این می ماند کـه بگوییم: «فلان شخص گوشت نمی خورد، پس دندان ندارد»
در واقع این کـه یک فرد ترجیح میدهد به جای گوشت از غذا هاي سادهتر و سبکتر استفاده کند بـه این معنا نیست کـه او توانایی خوردن گوشت را ندارد بلکه بـه این معنا اسـت کـه او صرفاً ترجیح می دهد سبد غذایی خودرا با غذا هاي دیگر پر کند. در مورد یک درونگرا هم داستان کاملاً همینگونه اسـت. در واقع این کـه یک فرد درونگرا وقتش را در تنهایی میگذراند بـه این معنا نیست کـه او مهارت و جسارت لازمه برای حضور در اجتماع را ندارد.
یکیدیگر از تصورات غلط این اسـت کـه درونگراها افرادی سرد، خشک و بی احساس، مغرور و خودگیر معرفی می شوند. دراین مورد هم باید اضافه کنم کـه این کـه یک نفر در جمع هیجان زیادی از خود نشان نمیدهد بـه این معنا نیست کـه احساس و هیجان ندارد بلکه شاید صرفاً اسانی و صمیمیت کافی را برای نشان دادن هیجاناتش را احساس نکند.
از طرف دیگر ممکنه یک برون گرا با تفریحات و بازیهاي مختلف بـه وجد بیاید ولی یک درونگرا ممکن اسـت از خواندن یک کتاب هیجان زده شود. درهرحال این کـه هیجان زیادی را دراین افراد مشاهده نکنیم برای چسباندن ویژگیهاي مغرور و سرد و بی احساس بـه انها اصلاً کافی نیست.
متأسفانه یکی از آزاردهندهترین تصورات غلط این اسـت کـه درونگراها افرادی گوشهگیر، منزوی و افسرده پنداشته می شوند. متأسفانه در فرهنگهاي مختلف میل بـه خلوت و تنهایی همعرض با افسردگی عنوان شده و بـه هر فردی کـه وقت خودرا تنهایی سپری کند برچسب افسرده و منزوی زده می شود.
پژوهشهاي مختلف در مورد درونگراها نشان میدهند کـه اصلاً اینگونه نیست کـه درونگرایی باعث مبتلا شدن افراد بـه افسردگی شود ودر بعضی از تحقیقات مشکلات روانی در برونگراها بیشتر دیده شده اسـت. درهرحال این کـه یک فرد درون گرا اسـت و تنهایی را ترجیح می دهد اصلاً بـه این معنی نیست کـه او ترسو و افسرده اسـت و مشکلی دارد و بـه صورت کلی بین درونگرایی و اختلالات روانی الزاماًً رابطهاي وجود ندارد.
درونگراها الزاماًً رهبران ضعیفتری نیستند؛ تصور غلط دیگری کـه در مورد درونگراها وجوددارد این اسـت کـه افراد باور دارند درونگراها مهارتهاي ارتباطی ضعیفی دارند و بـه همین خاطر توانایی فعالیت و کار در گروه را ندارند و نمی توانند رهبران و یا مدیران خوبی باشند.
پژوهشهاي آقای آدم گرنت نشان میدهد کـه شاید درونگراها در شرایطی حتی نسبت بـه برونگراها مدیران و رهبران بهتری باشند و اینگونه نیست کـه درون گراها از مهارتهاي ارتباطی مختلف بیبهره باشند.
مطالب مشابه: تفاوت درونگرایی و برونگرایی همسران
در پایان
بی شک جملهي “فلانی فردی درونگراست” را بسیار شنیدهاید. حتی شاید برای آشنایان و نزدیکان خود هم صفت “درون گرا” را بارها بـه کار بردهاید. اما بـه راستی معنی این عبارت چیست؟ بـه چه کسانی درونگرا میگوییم؟ درونگرایی بـه چه معناست؟ افراد درونگرا چه ویژگیهایي دارند و چگونه میتوان انها را شناخت؟