انشا با موضوع روز عشق برای تمام پایه ها

مجموعه : انشا
انشا با موضوع روز عشق برای تمام پایه ها

ما دراین قسمت از مجله تفریحی تالاب بـه مناسبت فرارسیدن روز عشق در 25 بهمن ماه مقاله اي از گلچینی انشا هایي با موضوع عشق را منتشر کرده ایم. این عشق می تواند عشق بـه پدر و مادر، عشق بـه خواهر و برادر، عشق بـه خدا و یا عشق بـه دوست باشد.

 

مقاله در مورد روز عشق

طبق معمول مدارس بـه مناسبت فرارسیدن مناسبت هاي‌ مهم تقویم موضوعاتی برای انشا بـه دانش آموزان می‌دهند. نوشتن انشا کار خیلی سهولت نیست و نیاز بـه ذهنی خلاق و ایده پرداز دارد. ما با انتشار تعدادی انشا در مجله مان میخواهیم شـما را بـه ایده پردازی بهتر دعوت کنیم و کمکی باشیم در نوشتن انشا هایتان.

 

1. انشا در مورد روز عشق برای پایه دهم

انشا در مورد روز عشق برای پایه دهم

 

من نخستین بار دوست داشتن را از مادرم یاد گرفتم، او از وقتی من را بـه دنیا آورده همیشه بـه من عشق ورزیده اسـت و با نوازش کردن ها و فداکاری هایش بـه من محبت زیادی کرده اسـت. من می دانم هیچ وقت هیچ دوست داشتن واقعی دراین دنیا مانند دوست داشتن مادر نسبت بـه فرزندش نخواهد بود چون همیشه می گویند عشق مادرانه خیلی حقیقی و از صمیم قلب اسـت.

 

هنوز هم وقتی از مدرسه بـه خانه می آیم و زنگ خانه را می‌زنم، او در را برایم باز می کند و با نگاه پر از مهر و محبت خود بـه من نگاه می کند و من همه ی خستگی ام در می‌رود. من هم عاشق مادرم هستم اما می دانم دوست داشتن و مهر و علاقه او بـه من حتی از مال من هم بیشتر اسـت چون او خیلی فداکارتر از من اسـت.

 

دوست داشتن بین همه ی آدم ها وجوددارد و احساسی اسـت کـه خداوند بزرگ در هم ما گذاشته اسـت و هیچ وقت تمام نمی‌شود. خدا اینکار را کرده تا ما بتوانیم با دوست داشتن و عشق بـه دیگران بـه انها کمک کنیم ودر حل کردن مشکلات انها را یاری دهیم. این دوست داشتن حتی در طبیعت و بین حیوانات و پرندگان هم وجوددارد. مادرم می گوید حتی باران هم با باریدن بـه روی خاک تشنه بـه آن محبت می کند.

 

ما هم باید یاد بگیریم اینگونه یک دیگر را دوست داشته باشیم و بـه هم محبت کنیم.

 


مطالب مشابه: بهترین انشا زیبا درباره یک روز بارانی + انشاء درباره باران


 

2. انشا کودکانه در مورد روز عشق برای پایه یازدهم

انشا کودکانه در مورد روز عشق برای پایه یازدهم

 

مقدمه:

عشق شالوده زندگی و نیروی عجیبی اسـت کـه در وجود هر انسانی جوشش کرده و موجب پیدایش حالات عجیبی میگردد. عشق بـه فرزند، مادر، هم نوع، دوست، جنس مخالف و هزاران نوع عشق کـه در درون انسانها جای دارد. انسان بی عشق نمیتواند قدمی بردارد.

 

بدنه:

هرگز نمیرد آنکه دلش شد زنده بـه عشق، کسانی کـه مهری و عشقی در دل دارند و نور عشق بـه دور نشان می تابد زندگی را از نگاه دیگری می‌بینند و همه ی چیز برایشان تفاوت دارد. صبحشان جذاب و ظهرشان طلایی و غروبی سرخ دارند و هرلحظه از زندگی خودرا نقش خاطره می‌زنند.

 

نور عشق کـه بر دل بتابد هیچ مانعی نمیتواند تو را از هدف باز دارد. عشق یک نعمت اسـت و موجب رشد و تعالی و بزرگی می‌گردد. عشق جلوه خدا در درون انسان اسـت و هرکس کـه بتواند آن را خوب در درونش پرورش دهد و بـه سمت خدا قدم بردارد همه ی چیز برایش مهیا شده و می تواند بـه مقام قرب و نزدیکی بـه خدا برسد.

 

عشق یک موهبت ویژه اسـت کـه موجب رشد و تکامل در انسان شده و فردی کـه مهتاب عشق در عمق وجودش می درخشد از ظلمت جهل و تاریکی و گمراهی دوری کرده و بـه سمت ابدیت و لقای خداوند قدم بر می دارد.

 

عشق شالوده هستی و مایه پیدایش جهان اسـت. هرآینه خداوند بـه عشق بود کـه انسان را آفرید تا بدین گونه عاشقی را بـه او بیاموزد. او میخواست انسان بازتابی از جلوه خودش باشد کـه عاشقش شود، خداوند هم عاشق انسان بود. انسانی کـه جانشین او در زمین شد و جای ترویج عشق و مهرورزی تن بـه خون و خون ریزی داد.

 

نتیجه گیری:

خداوند عشق را آفرید تا انسان هابـه واسطه عشق باهم مهربان باشند و دنیا رنگ خدایی بگیرد. دلی کـه جوشش عشق در وجودش باشد هرآینه بـه سمت خدای قدم برداشته و می تواند در زمین بهترین کارها را انجام دهد. عشق می تواند عشق بـه مادر، پدر، معلم، کودکان، طبیعت، ودر نهایت عشق بـه خداوند اسـت کـه سر آمد همه ی عشق هاي‌ زمینی اسـت.

 

3. انشا احساسی در مورد روز عشق برای پایه یازدهم

انشا احساسی در مورد روز عشق برای پایه یازدهم

 

بنام خدا

مقدمه:

عشق یا نفرت ؟ کدامیک را انتخاب میکنید ؟ یقینا جواب شـما این اسـت کـه بستگی دارد در چه شرایطی قرار بگیرید تا یکی از آن ها را انتخاب کنید اما بیشتر افراد در همان لحظه یکی از این دو را انتخاب می کنند عشق یا نفرت بررسی این موضوع شیرین اسـت برای من .

 

متن انشاء:

پیش امده اسـت کـه در شرایطی قرار بگیریم و بپرسیم کـه عشق را انتخاب کنیم یا نفرت را ؟ ودر ادامه بـه این فکر کرده ایم کـه نفرت انتقامد بـه بار می اورد ؟ عشق دوستی و محبت ؟ و بـه جوابی رسیده ایم کـه مارا قانع تر سازد و با خود بگوییم من توانایی انتخاب یکی از این دو را دارم .

 

انتخاب بسیار سختی اسـت این انتخاب اگر بخواهیم بـه مقایسه و سنجش این دو بپردازیم یعنی مقایسه عشق با نفرت و عواقب آن بـه نتایجی خواهیم رسید این نتیجه خواهد توانست بـه ما کمک کند تا انتخابی درست داشته باشیم نخستین قدمی کـه میتوانیم بـه آن پا بگذاریم این اسـت کـه با خود فکر کنیم اگر من تنفر بورزم دریک اتفاق خواسته یا ناخواسته بـه کسی چه اینده اي خواهد داشت

 

شاید بـه این جواب برسیم کـه اینده اي تاریک و پر از نفرت و خشم و جنگ و فکر شکست دادن کسی کـه بـه او تنفر می ورزیم شاید هم بـه این نتیجه برسیم کـه بـه مرور زمان آن را فراموش میکنیم جواب جالبی برای من نیست چراکه کسی کـه این جواب را می دهد باید همان اول فراموشی را در راه خود قرار بدهد نه این‌که تنفر برای فراموشی بورزد تنفر ادمی را نه تنها بـه سمت فراموشی نمی کشاند

 

بلکه ارامش واقعی را از زندگی وی نیز می‌گیرد و فرد توانایی برگرداندن ارامش و فراموشی تنفر را هیچ وقت نخواهد داشت حتی اگر کسی بـه معنای واقعی تنفری نداشته باشد از کسی اما القا کند کـه متنفر اسـت این القا تنفر در رفتار او تاثیر میگذارد و رفته رفته بـه تنفر واقعی نیز می رسد این ها فقط نصف مشکلات حاصل از تنفر می باشد با این حال ایا هستند کسانی کـه باز هم بـه تنفر خود اصرار دارند ؟

 

بـه این فکر کرده ایم کـه تنفر فقط بـه خود ما اسیب می‌رساند نه بـه کسی؟ اگر بـه جای تنفر از کلمه عشق و دوستی و محبت استفاده کنیم چه اینده اي خواهد داشت ؟ اینده اي روشن کـه نه بـه من اسیب میرساند نه بـه کسی عشق و دوستی این نفرت و خشم را از حافظه من پاک خواهد کرد و ارامش بیشتری در زندگی خودم خواهم داشت

 

این مسئله یک امر عادی اسـت و هرکسی می تواند بین عشق و نفرت یکی را انتخاب کند در صورتی کـه بداند کدامیک نه نفع خودش اسـت نفرت ؟ نفرتی کـه ارامش راازاو می‌گیرد یا عشقی کـه وی را بـه ارامش واقعی میرساند.

 

نتیجه:

من نمیگویم کـه باید بین عشق و نفرت عشق را انتخاب کرد من می گویم گاهی در خشم نباید تصمیمی گرفت کـه در ارامش پشیمان بود تصمیمی را کـه می‌گیریم در ارامش بگیریم تا هیچ خشمی سر راهمان قرار نگیرد..

 

4. انشا در مورد روز عشق به خدا

انشا در مورد روز عشق به خدا

 

عشق یکی از احساسات مشترک بین انسان‌ها اسـت. عشق نوعی دوست داشتن بیش از اندازه اسـت کـه با خصوصیاتی مثل محبت و علاقه خیلی زیاد، از یک دوست داشتن معمولی متمایز می شود. عشق بـه دو طرف نیاز دارد. کـه یکی از آنها عاشق و دیگری معشوق اسـت. عاشق بیشترین علاقه ممکن را نسبت بـه معشوق دارد.

 

در فرهنگ لغت نوشته اسـت کـه واژه عشق از عَشَقّه گرفته شده و عشقه گونه‌اي پیچک اسـت کـه دور گیاه می‌پیچد. این پیچیدن باعث میشود کـه گیاه زرد و پژمرده شود. بعضی می گویند عشق بر انسان همان تأثیری را دارد کـه عشقه بر گیاه میگذارد. اما افراد دیگر، نظرات متفاوتی دارند.

 

عشق در بعضی موارد لطیف اسـت و باعث خوشحالی عاشق و معشوق می شود اما گاهی خطرناک اسـت و کسی کـه عاشق اسـت، ممکن اسـت برای بـه دست آوردن رضایت معشوق آسیب جسمی و روحی ببیند.

 

یکی از انواع عشق، عشق رمانتیک اسـت کـه پیش از ازدواج بـه وجود می آید. از انواع دیگر عشق می توان بـه عشق افلاطونی، عشق مذهبی، عشق عرفانی و عشق بـه خانواده اشاره کرد. برخی انسان‌ها عاشق خودشان هستند کـه بـه آنها خودشیفته یا نارسیست میگویند.

 

بخش بسیار زیادی از اشعار زیبا درباره عشق و مسائل عاشقانه سروده شده اسـت. در ادبیات کهن ایران کسی کـه دارای احساس عشق نسبت بـه کسی دیگر اسـت، دلداده و کسی کـه مورد احساس عشق اسـت؛ دلبر یا دلربا نام دارد. اگر احساس عشق در وجود انسان‌ها نبود، ادبیات عاشقانه وجود نداشت.

 

همچنین در ادبیات عرفانی عشق حضور گسترده دارد و از مراحلی اسـت کـه عارفان بـه آن میرسند. برخی عارفان عشق را بـه دو بخش عمده «عشق خدا بـه بندگان» یا عشق بزرگ و «عشق بندگان بـه خدا» یا عشق کوچک تقسیم‌بندی میکنند. دراین تقسیم‌بندی عشق میانه «عشق انسانی بـه انسان دیگر» اسـت کـه فرعی محسوب می شود. عرفا باید دست از علاقه بـه همه ی‌چیز بکشند ودر حد توانشان فقط بـه خدا عشق بورزند تا بـه کمال برسند. البته برداشت هر کدام از عارفان از عشق متفاوت اسـت کـه هر کدام زیبایی‌هاي‌ خودرا دارد. بـه قول حافظ:

 

یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب

کز هر زبان کـه می شنوم نامکرر اسـت

 

تعریف‌هاي‌ مختلفی از عشق وجوددارد. هر نظری کـه درباره عشق داشته باشیم، بـه عنوان یک انسان عشق بخش جدانشدنی زندگی ماست و همیشه احتمال دارد کـه عاشق فردی یا چیزی شویم.

 

5. انشا در مورد روز عشق الهی

انشا در مورد روز عشق الهی

 

عشق الهی تسلیم بی چون و چرا در مقابل خواست خالق اسـت. خالقی کـه بـه آدمی جان بخشید و از روح خود در او دمید. عشقی کـه بـه جای رنج بـه انسان آرامش، نیرو و قدرت می بخشد. او خود دلیل عشق اسـت و هر چه در آسمان و زمین اسـت را از طریق عشق بـه انسان نشان می دهد و می آموزد. عشق بـه معبود بی هیچ چشم داشت و انتظاری ست و همین امر آنرا نا محدود می کند. عشقی کـه انتها ندارد و با امور دنیوی متوقف نمیشود، جریان دارد مثل نور، مثل هوا.

 

دلی کـه عاری از هرگونه نا پاکی اسـت جایگاه عشق الهی ست، و دلی کـه عشق او در آن خانه کند پاک و روشن خواهد بودو در پایان این عشق همراه با رضایت و آگاهی برای انسان اسـت. عشق الهی آگاهی بخش اسـت و انسانی کـه با آن آشنا شود بـه شناخت بیش تر از جهان هستی و خود خواهد رسید. عشقی کـه دید وسیعی بـه انسان می بخشد و روح وی را رها می سازد.

 

اگر در جستجوی عشق الهی باشی، بـه اسانی آنرا خواهی یافت چون عشق الهی مانند نور اسـت ودر همه ی جا حضور دارد، این مخلوق اسـت کـه چشم می بندد و این عشق را نمیبیند و خودرا ازآن محروم می سازد. عشق بـه خدا نه تنها در وجود انسان بلکه در تک تک موجودات و ذرات آفرینش حضور دارد و همه ی ي این ها بـه طریق و زبان خود وی را ستایش می کنند و بـه او عشق می ورزند.

 

انسانی کـه عشق الهی را تجربه کند آن رابا بزرگترین گنج هاي‌ عالم هم تعویض نخواهد کرد زیرا تجربه اي را بـه دست خواهد آورد کـه با هیچ چیز دیگر قابل قیاس نیست و چیزی نیست کـه بتواند جای آنرا در دل آدمی پر کند. آن کس کـه عشق الهی را دارد دارا ترین شخص عالم اسـت و بی نیاز از هر چیز دیگر.

 

6. انشا در مورد روز عشق الهی برای دانش آموزان

انشا در مورد روز عشق الهی برای دانش آموزان

 

پروردگار مهربان آدمی را خلق کرد تا عشق بورزد، و عشق تنها یک واژه نیست، احساسی اسـت کـه در تمام ذرات جهان وجوددارد. عشق را در ذره ذره و هر لحظه ي این جهان هستی می توان حس کرد. هنگامی کـه بـه چهره ي پدر یا مادر نگاه می‌کنی، هنگامی کـه بـه گلی خیره می‌شوی، یا هنگامی کـه باران می بارد و آسمان رحمتش را بر زمین جاری می کند و هزاران لحظه ي زندگی ما، یاد آور عشق اسـت.

 

اما گاهی انسان چشم می بندد و تنها نفرت و پلیدی را می‌بیند. نفرت دل آدمی را تیره می کند و اجازه نمی‌دهد نوری کـه حاصل عشق اسـت در زندگی فرد جریان داشته باشد. اما عشق هدایت گر و روشنی بخش اسـت، و انسان را بـه معبود می‌رساند، معبودی کـه خود سر چشمه ي تمام خوبی هاي‌ عالم اسـت. این قدرت عشق اسـت کـه می تواند آدمی را ویران کند یا بسازد. گاهی عشق شخصی را مجنون می کند و گاهی وی را بـه والاترین مقام ها می‌رساند.

 

گاهی دچار عشقی زمینی میشویم کـه در انتها تبدیل بـه نفرت می شود و گاهی همین عشق زمینی آغاز گر راه رسیدن بـه عشقی والاتر اسـت. عشق و نفرت هردو تاثیر عمیقی بر روح و روان دارد، نفرت می تواند تمام خوشی هاي‌ آدمی را در نظرش پوچ کند، و عشق می تواند تمام زشتی هاي‌ جهان را درنظر انسان تبدیل بـه زیبایی کند.

 

انسانی کـه نفرت را بـه جای عشق، در دلش راه داد دیگر هیچ چشمی برای دیدن عشق و محبت جاری در اطرافش نخواهد داشت. این شخص خویشتن را نفرین کرده و زندگی خودرا تباه می سازد. خداوند با عشق آسمان ها و زمین و هر چه در آن هاست را آفرید پس رسالت انسان دوست داشتن، دوست داشته شدن و دوری از نفرت اسـت.

 

7. انشا ادبی و احساسی برای پایه یازدهم

انشا ادبی و احساسی برای پایه یازدهم

 

آیا پول می تواند برای ما عشق بخرد؟ بـه نظر می رسد کـه این سوال پاسخ مشخصی ندارد. اگر عشق مثل مذهب باشد، آنوقت نه میتوان آنرا خرید و نه در مورد آن بحث کرد. اگر رابطه عاشقانه مثل یک معامله تجاری باشد، آنوقت میتوان آنرا خرید و درمورد آن مزاکره کرد. بـه نظر می رسد عشق بـه هردو این ها شبیه باشد اما دقیقاً با هیچکدام یکسان نیست.

 

آویشی مارگالیت «Avishi Margalit» دو تصویر از سیاست را توصیف میکند: سیاست به عنوان اقتصاد و سیاست به عنوان مذهب. اگر بـه سیاست مثل اقتصاد نگاه کنیم، کاملاً قابل مصالحه، مذاکره و تبادل اسـت. اما اگر بـه آن مثل مذهب نگاه کنیم، جنبه‌هایي ازآن وجوددارد کـه باید مقدس درنظر گرفته شود و هیچ وقت بـه آن نگاه مالی نداشت.

 

مارگالیت عنوان میکند کـه زندگی اقتصادی براساس جایگزینی اسـت: یک چیز با چیزی دیگر قابل تعویض اسـت. برهمین اساس، جای زیادی برای چانه زدن مالی در زندگی اقتصادی وجوددارد.

 


مطالب مشابه: انشا درباره پاییز | 10 انشا ادبی و تحقیقی زیبا درمورد فصل پاییز


 

8. انشا در مورد فواید عشق در زندگی

انشا در مورد فواید عشق در زندگی

 

مقدمه:

وقتی عشقی در دلت رخنه می کند، بدون شک بهترین و زیباترین اتفاق روی زمین برایت رخ داده اسـت. شاید زیباترین صبحت روزی باشد کـه احساس دلتنگی و بی تابی در درونت رخنه کرده اسـت. هر روزت زیباست و می خواهي زندگی تازه شروع کنی.

 

بدنه:

زندگی رابا عشق کـه شروع میکنی همه ی چیز زیباست، دریا برایت صاف و جنگل پر از خاطره و خورشید هم در حال زلف آرایی، دلت کم کم تن بـه محبت و عشق می دهد. اینک نوری از جلوه خداوند در درونت تابیده و فرصت یکی شدن با خداست. می‌توانی روزهای نابت رابا یاد خدا قسمت کنی و با توکل بـه خدا درونت را از زنگار صاف کنی و بدانی کـه خدا هم دستت را میگیرد و می‌توانی بر خواسته هاي‌ نفسانی غلبه کنی و دلت رابا نور خدا روشن کنی.

 

عاشق را کـه ببینی همه ی فکر و ذکر و برنامه‌اش با یاد عشق اسـت و حتی نجوای گنجشک هم برایش جذاب و دوست داشتنی، روی شن ساحل کـه راه می‌رود هم پایش عاشقانه قدم بر می دارد و چه بسا اگر بـه درجه عشق بـه حق رسیده باشد هر لحظه ذکر و نام و یاد خدا بر دل براند و می تواند بزرگترین فرصت هاي‌ عمرش را برای خودسازی بـه کار گیرد. عشق وجود و درون انسان را وسیع کرده و نیروی صبر و استقامتش را بالا میبرد.

 

عشق بـه عاشق قدرت زندگی تازه و تلاش برای آینه شدن، بهتر شدن، جذاب شدن می دهد. بـه کمک نیروی عشق می‌توانیم بـه نور مطلق هستی یعنی خداوند نزدیک شویم و دل را بـه دریای وسیع و نیلگون عشق او بدهیم. یاد عشق لایه بـه لایه درون را صاف و بی آلایش می کند تا در حوالی آفتاب عالم تاب مانند ذره اي بندگی کنیم.

 

چه بسا روزهایی کـه با عشق روزگاری سخت از دوری و دلواپسی داشته باشیم ولی چون خواهش قلب اسـت و درخواست دل با تمام وجود می پذیریم و قدم در راه پرمشقت عشق می نهیم. روزهای بی تابی، انتظار، بی هم‌نفسی، بی حوصلگی و روزهایی کـه تمام وجودمان از حس دوست داشتن لبریز اسـت.

 

نتیجه گیری:

عشق دردی عمیق قلبی اسـت کـه اگر در مواردی بـه وصال نرسد، ولی موجب رشد و تعالی و کمال انسان میگردد. عشق دل را صیقل زده و زنگار از وجود و قلب انسان بیرون کرده و موجب نزدیکی دل عاشق بـه خداوند میگردد.

 

9. انشا احساسی در مورد روز عشق

انشا احساسی در مورد روز عشق

 

مقدمه:

لحظه بـه لحظه زندگی پر اسـت از حس هاي‌ مختلف..گاهی غم، گاهی شادی. لحظه ایی خندان و لحظه ایی دیگر گریان… و گاهی قلب پر از عشق و لحظه ایی دیگر لبالب از تنفر و نفرت. عشق بهتر اسـت یا نفرت؟ عشقی کـه قلب را مالامال از محبت و علاقه و مهر و دوستی می کند و یا نفرتی کـه قلب را از کینه و پلیدی سرشار می کند.

 

عشقی کـه انسان را بـه سمت پاکی و خوبی می کشاند و قلبش را سفید و نورانی می کند بـه گونه ایی کـه تنها خیر و صلاح یار را می‌خواهد و خوشبختی و سعادتی! یا نفرت را کـه انسان را بـه سمت زشتی ها و بدی ها می کشاند و قلبش را سیاه و تاریک می کند بـه گونه ایی کـه تنها بـه فکر انتقام و شر اسـت.

 

مرز میان عشق و نفرت بـه اندازه ي نخی نازک اسـت کـه هر لحظه امکان پاره شدن دارد و عاشق را بـه نفرت و نفرت را بـه عشق تبدیل کند. بـه نظر شـما کدام یک بهتر اسـت! گزینه اول کـه سعی کنید عاشق دنیا و آدم هایش باشید و از هر فرصتی برای رغم زدن لحظه هاي‌ شاد و خاطرات شیرین استفاده کنیم و از زندگی و دنیا و آدم هایش لذت ببریم و یا گزینه دوم کـه نفرت اسـت

 

و هر لحظه با بداخلاقی و تندخویی دنیای خود و اطرافیانمان را تیره و تار کنیم و هیچ کوله باری جز غم و اندوه و انتقام نداشته باشیم و هر لحظه زندگی برایمان تلخ تر و زهرتر از دیروز باشد و تنها از خود بدی و خاطرات بد بـه یادگار بگذاریم. زندگی آن قدر کوتاه اسـت کـه ارزش غم و اندوه و کینه و نفرت را ندارد،

 

تا لحظه هاي‌ خوب جوانی و فرصت هاي‌ خوب برای بهتر زندگی کردن را داریم از لحظه بـه لحظه آن استفاده کنیم و قلب خودرا از نفرت پر نکنیم در مقابل آن عاشق باشیم و عشق بورزیم. عاشق خدا، پدر و مادر، عاشق طبیعت و گاهی عاشق زیباترین نعمت خداوند یعنی همسر.

 

نتیجه گیری:

تا زندگی ادامه دارد و لحظات زندگی هر لحظه رو بـه پایان اسـت از تمام ثانیه هاي‌ آن بـه نحو احسن استفاده کنیم و دل خودرا از سیاهی و پلیدی دور نگه داریم.

 

10. انشا عاشقانه در مورد عشق به مادر

انشا عاشقانه در مورد عشق به مادر

 

وجود انسان پر از احساسات مختلف اسـت و هر انسان در شرایط متفاوت احساسات متفاوتی را از خود بروز می دهد. عشق و نفرت هم، احساساتی هستند کـه در هر وجود هر انسانی یافت می‌شوند ودر طول زندگی، ما بارها آنها را تجربه می‌کنیم. لحظه ي تولد، آغوش مادر و نوازش هایش بـه ما عشق را یاد می دهد و تا پایان عمر نیز انواع مختلفی از عشق و محبت نسبت بـه انسان ها و هر چه در جهان اسـت را می آموزیم.

 

عشق بـه هر شخصی، و هر چیزی، اندازه هاي‌ متفاوتی دارد، و ممکن اسـت بعضی آدم ها یا بعضی موارد را در زندگی بیش تر از بقیه دوست داشته باشیم. مرز باریکی بین عشق و نفرت وجوددارد و حتی ممکن اسـت بعضی مواقع عشق تبدیل بـه نفرت و یا نفرت تبدیل بـه عشق شود.

 

عشق و نفرت بیش از حد، می تواند زندگی انسان را خراب کند. عشق یک طرفه و شدید گاهی بـه خاطر بی محلی طرف مقابل تبدیل بـه نفرت می شود، ودر صورتی کـه فرد نتواند خودش را نظارت کند حوادثی بدی را بـه دنبال خواهد داشت. زندگی فرصتی اسـت کـه خداوند در اختیار انسان گذاشته اسـت تا عشق بورزد و محبت خودرا بی منت نثار دیگران کند.

 

دراین دنیای زود گذر باید نفرت را از وجود خودمان بیرون کنیم، زیرا نفرت قلب انسان را پر از کنیه می کند. انسانی کـه پر از نفرت اسـت هم خودش را آزار می دهد و هم دیگران را، اما زمانی کـه قلب تان پر از عشق بـه خدا، دیگران و … باشد، با آسایش و آرامش زندگی خواهید کرد.

 

نتیجه گیری :

انسان تنها زمانی می تواند زندگی خوبی داشته باشد کـه دلش پر از عشق و محبت باشد و از نفرت و کینه دوری کند.

 

11. انشا برای دانش آموزان در مورد عشق و محبت

 

انشا برای دانش آموزان در مورد عشق و محبت

 

در لغت نامه دهخدا تعاریف متعددی برای دو کلمه ي ” عشق ” و ” نفرت ” آمده اسـت. از تعاریف جالب عشق: ” در گذشتن از حد در دوستی ؛ یا کوری حس از دریافت عیوب محبوب ؛ یا مرضی اسـت وسواسی کـه می کِشد مردم را بـه سوی خود ” را می توان ذکر کرد. عشق می تواند باعث شود فردی برای شـما جذابیتی افسانه اي داشته باشد، یا شـما صلاح دیگری را بـه خود ترجیح دهید، و برای آسایش او متحمل رنج شوید.

 

یا این‌که چشم شـما فقط خوبی معشوق را ببیند و عیب وی را مشاهده نکنید، مانند زمانی کـه اطرافیان پیش مجنون از عیب هاي‌ لیلی گفتند و او این بیت را در جواب گفت:

” اگر در دیدهٔ مجنون نشینی
بـه غیر از خوبی لیلی نبینی ”

 

عشق یکی از احساسات ذاتی انسان اسـت، احساسی کـه با حس صلح‌ دوستی و انسانیت نیز مطابق اسـت. احساس آشنایی کـه بارها و بارها در لحظات مختلف زندگی آنرا تجربه و یا در اطرافیان مشاهده میکنیم. در تعریف نفرت نیز آمده اسـت: ناپسند داشتن؛ بیزاری و رمیدگی و یا دوست نداشتن عمیق شی و یا شخصی.

 

نفرت را متضاد با عشق دانسته اند، و این احساس باعث بروز خصومت و خشمی می شود کـه فرد را آزار می دهد. کسی کـه قلبی برای محبت دیگران داشته باشد پذیرای نفرت نیست. عشق، صلح و دوستی می آفریند و نفرت، بیزاری. اگر خواهان از بین رفتن نفرت در وجود دیگران باشی، ابتدا باید آنرا از وجود خود پاک کرده و با عشق بر نفرت غلبه کنی.

 

امام علی «ع» می فرماید:

«قلب، خاک خوبی دارد. در برابر هر دانه کـه در آن بنشانی، هزار دانه پس می دهد. اگر ذره‌ اي نفرت کاشتی، خروار ها نفرت درو خواهی کرد؛ و اگر دانه‌ اي از محبت نشاندی، خرمن‌ ها بر خواهی داشت »

 

نتیجه گیری :

باید عشق را بـه دیگران هدیه کنیم تا زندگی خودمان هم سرشار از عشق شود.

 

12. انشا برای دانش آموزان در مورد عشق به پروردگار

 انشا برای دانش آموزان در مورد عشق به پروردگار

 

خدا را دوست دارید؟ بعید میدانم فرد دین‌داری در جهان باشد کـه بـه این سوال پاسخ منفی بدهد. ولی اگر بخواهیم واقعاً صادق باشیم، شاید پاسخمان مثبت هم نباشد. جوان‌ترها و بچه‌ها چطور؟ آیا آنها هم خدا را از ته قلب و فکرشان دوست دارند؟ حدود یکسال پیش بـه شناختی دست یافتم: این‌که من واقعاً خدا را دوست ندارم.

 

بله می توانم بگویم کـه دوستش داشتم، دستوراتش را رعایت می کردم، زمان زیادی را بـه او فکر میکردم و کلامش را دوست داشتم. ولی بـه دلیلی هیچ تلاش واقعی برای دوست داشتن واقعی او انجام نمی‌دادم. من وقت و انرژی زیادی را برای تلاش بـه دوست داشتن دیگران گذاشته بودم ولی بـه دلیلی نمی دانستم کـه این دومین کاری اسـت کـه باید انجام دهم، نه اولی.

 

13. انشا در مورد ولنتاین

انشا در مورد ولنتاین

 

پروردگار مهربان آدمی را خلق کرد تا عشق بورزد، و عشق تنها یک واژه نیست، احساسی اسـت کـه در تمام ذرات جهان وجوددارد. عشق را در ذره ذره و هر لحظه ي این جهان هستی می توان حس کرد. هنگامی کـه بـه چهره ي پدر یا مادر نگاه می‌کنی، هنگامی کـه بـه گلی خیره می شوي، یا هنگامی کـه باران می بارد و آسمان رحمتش را بر زمین جاری می کند و هزاران لحظه ي زندگی ما، یاد آور عشق اسـت.

 

اما گاهی انسان چشم می بندد و تنها نفرت و پلیدی را میبیند. نفرت دل آدمی را تیره می کند و اجازه نمی‌دهد نوری کـه حاصل عشق اسـت در زندگی فرد جریان داشته باشد. اما عشق هدایت گر و روشنی بخش اسـت، و انسان را بـه معبود میرساند، معبودی کـه خود سر چشمه ي تمام خوبی هاي‌ عالم اسـت. این قدرت عشق اسـت کـه می تواند آدمی را ویران کند یا بسازد. گاهی عشق شخصی را مجنون می کند و گاهی وی را بـه والاترین مقام ها می‌رساند.

 

گاهی دچار عشقی زمینی میشویم کـه در انتها تبدیل بـه نفرت می شود و گاهی همین عشق زمینی آغاز گر راه رسیدن بـه عشقی والاتر اسـت. عشق و نفرت هردو تاثیر عمیقی بر روح و روان دارد، نفرت می تواند تمام خوشی هاي‌ آدمی را در نظرش پوچ کند، و عشق می تواند تمام زشتی هاي‌ جهان را درنظر انسان تبدیل بـه زیبایی کند.

 

انسانی کـه نفرت را بـه جای عشق، در دلش راه داد دیگر هیچ چشمی برای دیدن عشق و محبت جاری در اطرافش نخواهد داشت. این شخص خویشتن را نفرین کرده و زندگی خودرا تباه می سازد. خداوند با عشق آسمان ها و زمین و هر چه در آن هاست را آفرید پس رسالت انسان دوست داشتن، دوست داشته شدن و دوری از نفرت اسـت.

 

14. انشا احساسی در مورد ولنتاین

انشا احساسی در مورد ولنتاین

انشا با موضوع روز عشق

 

عشق انواع مختلف دارد و هر نوع عشق یک خاصیت متفاوت دارد. من دراین چند سال زندگی چند تایی از آنها را فهمیدم و تجربه کردم. آخرین دفعه کـه یکی بـه من ابراز عشق کرد، همین امروز صبح بود. امروز صبح یک نفر بـه موهایم دست کشید و بـه من گفت:«تو عشق منی!» بی حوصله بـه چشم‌هایش نگاه کردم و گفتم: «اما امروز خیلی درس دارم. بعد از برگشتن از مدرسه باید بـه تکالیفم برسم». او با تعجب نگاه کرد و گفت: «من کـه هنوز چیزی نگفتم».

 

بـه نظرم عشق یک چیز عجیب اسـت. آدم‌ها وقتی عاشق هستند حاضرند هر کاری حتی کارهای احمقانه برای معشوقشان بکنند. یک وقتی پسرعمویم رفته بود در خانه همسایه‌شان و داد و هوار راه انداخته بود، بابا پرسید:«چرا اینکار را کردی؟» و پسر عمویم جواب داد: «عاشق دخترشان هستم و آنها دخترشان را بـه من نمی دهند».

 

تازه آدم‌ها وقتی عاشقند، کر و کور هستند و فکر میکنند معشوقشان از همه ی دنیا بهتر اسـت حتی اگر از همه ی دنیا زشت‌تر و بداخلاق‌تر باشد. بعد ها کـه پسر عمویم با همین دختر همسایه‌شان ازدواج کرد، همه ی گفتند کـه نمی دانند عاشق چی این دختر شده بود! عشق کلاً چیز عجیبی اسـت کـه همه ی چیز را قشنگ‌تر می کند.

 

البته همه ی عشق‌ها کـه مثل هم نیستند. بعضی عشق‌ها برای سوء استفاده هستند. مثلا همین عشق بـه من! آن کـه امروز صبح گفت عاشقم اسـت، مادرم بود. هروقت میگوید:«تو عشق منی»؛ یعنی دارد بـه این وسیله زمینه‌چینی می کند کـه برایش یک کاری انجام دهم. من هم گفتم: «خیلی درس دارم و حوصله ندارم کـه بعد از مدرسه بروم توی صف نانوایی بایستم».

 

خب عشق مادرانه این‌جوری اسـت. اما هروقت بـه مامان میگویم: «شـما برای این‌که برایتان یک کاری انجام بدهم، می گویید عاشقم هستید»؛ قبول نمیکند. حق بـه جانب می گوید:«تو کـه نمیدانی شب تا صبح بالای سر بچه‌ات بیدار ماندن یعنی چه، تو کـه نمی داني با هر گریه‌ي بچه‌ات اشک ریختن یعنی چه، تو کـه نمی دانی دست بچه‌ات زخم شود انگار خودت زخمی شدي یعنی چه…»

 

و آن قدر از این جملات «تو کـه نمیدانی» ردیف میکند و بغضش را قورت می دهد کـه پشیمان می شوم. کوتاه می آیم و قبول میکنم کـه عشقش باشم. عشق اگر هزار نوع و هزار خاصیت داشته باشد، در نهایت عشق مادرانه از همه ی انواع آن بهتر، مهربانانه‌تر و دوست‌داشتنی‌تر اسـت.

 


مطالب مشابه: انشای زیبا درباره دوست خوب | متن انشا درباره دوست و رفیق و دوستی


 

در پایان

دراین مطلب از مجله تالاب در مورد انشا در مورد روز عشق صحبت کرده ایم. هدف از انتشار این مطلب کمک بـه دانش آموزان برای نوشتن بهتر و کامل انشا اسـت. امیدواریم از این مطلب از مجله تالاب لذت برده باشید.

جدیدترین مطالب سایت